نگارنده: نجلا درخشانی

کارشناسی ارشد مرمت و احیاء بناها و بافت‌های تاریخی

خرمشهر؛ شهر خلاق مکان رویداد‌های جنگ و قبل از آن

تبارشناسی شهر خلاق از اواخر دهه ۱۹۸۰ از سوی تعداد زيادی از اقتصاددانان و نوگرايان ظهور كرد. ظهور اين ايده تلاشی برای بازسازی شهر در سطح جهانی بود. اما شروع فراگیرتر اين ايده به دهه ۱۹۹۰م. باز می‌گردد.

اولين كسی كه مفهوم شهر خلاق را مطالعه و آن را معرفی كرد، ريچارد فلوريدا بود. وی معتقد بود خلاقيت و نوآوری با هم به‌عنوان عناصر كلی حركت شهرها به سمت موفقيت و پیشرفت هستند و اين نوآوری‌های فن‌شناختی که از سرمایه‌های انسانی منتج می‌شوند، منجر به دگرگونی شهرها و افزايش سرمايه‌گذاری در آنها خواهند شد.

يونسكو شبكه شهرهاى خلاق منطقه‌اى را در اكتبر سال ۲۰۰۷م. در ۱۷۰مین مجمع عمومى مطرح كرد. هدف آن كمك به  بازيابى پتانسيل‌هاى اقتصادى، اجتماعى و خلاق صنايع فرهنگى‌ای بود كه به‌وسيله‌ی هنرمندان محلى برپا مى‌شد، تا بتواند يونسكو را در هدف تنوع فرهنگى‌اش موفق بدارد. اين شبكه‌ی شهرى متشكل از هفت زمينه بوده و هر شهر با توجه به انرژى و ظرفيتى كه به صنعت خلاقانه خاصى اختصاص مى‌دهد، اولويت خود را انتخاب مى‌كند. هفت زمينه‌ى اولويت‌هاى شهرهاى خلاق عبارتند از: ادبیات، سینما، موسیقی، مهارت و هنر فولكور، طراحی، هنرهاى رسانه‌اى، تغذیه.

بر اساس نظر لاندری خلاقیت برای حل مشکلات شهری بسیار امری مهم و ضروری می‌باشد. هنگامی‌که از شهرهای خلاق سخن به میان می‌آید، شهر بیش از آنکه یک سازواره و ماشین محسوب شود، اندام‌وارهای زنده و پویاست؛ شهرهای خلاق بیشتر به معنای شهرهایی هستند که بر شکوفایی، رفاه و انسانیت و نیز تجربه زندگی در شهر تمرکز دارند و نه صرفا شهرهایی واجد زیرساخت، ساختمان و … . عبارت «شهرهای خلاق» اغلب همراه با حوزه‌ی فرهنگ است و انواع موقعیت‌های شهری عمدتا مرتبط با تعدادی از محصولات فرهنگی را تشریح می‌کند.

شهر خلاق به عنوان یک مکان با شکوفایی قوی فرهنگ و هنر، خلاقیت و نوآوری با بکارگیری شاخصهای توسعه ی پایدار است. در این میان خلاقیت؛ بمعنای داشتن اراباط با هویت، حقوق، باورها، درک و بطور کلی رفاه اجتماعی میباشد.

ارکان شهرهای خلاق عبارتند از: مردم، بنگاه‌های اقتصادی، فضاهای اجتماعی و فرهنگی، چشم اندازها، جاذبه ها و فرصت ها، آموزش عمومی.ريچارد فلوريدا مؤلفه هاي اصلي خلّاقيت شهري را شامل سه مؤلّفه میداند كه به وسيله آن مي توان گفت يك شهر تا چه حد خلاق است. اين سه مؤلفه عبارتند از استعداد، فناوری و بردباري. در بين سه زمينه خود فلوريدا براي بردباري اهميت بيشتری قائل است. در واقع يكي از چالش های شهر خلاق ساخت يك اجتماع جذّاب براي مردم است. مكاني كه به مانند بستري خلاق باشد و همه سطوح كار و تفريح را دارا باشد. در واقع محيطی پيش بيني شده كه قابليت و بردباري پذيرش تنوع را داشته باشد و هم چنين تسهيلات و انتخاب های شيوه زندگی متنوعی كه مردم مي خواهند را نيز ايجاد نمايد.

اگرچه اين سه متغير به تنهايی منجر به خلاقيت نمی‌شود، ولي آنها به عنوان عامل‌های جذب كننده و شكل دهنده به شهر و قرار دهنده آن به سمت شهر خلاق عمل می‌كنند.

در شهرهای خلاق یک مسیر و برنامه‌ی قوی و خلاقانه می‌تواند باعث شکوفایی استعدادها و ایده‌های جامعه بومی شده و با مشارکت و حمایت آنها را نظم داده و در جهت عملی شدن، هدایت کند. چنین برنامه‌ای می‌تواند آوازه داستان شهر را در سراسر جهان مطرح کند و به توسعه‌ی گردشگری، صادرات و جذب سرمایه‌گذار و رشد اقتصادی شهر و حتی همسایگانش کمک شایانی نماید. بنابراین خلاقیت وسیله و ابزاری مهم برای رشد اقتصادی ونوآوری در هر شهر محسوب می‌شود.

اکولوژی خلاقیت یک شهر برای پایداری و ثبات باید بخوبی و به نحوی یکپارچه گردد تا هنرمندان صنایع خلاق، سازمان‌های دولتی، برنامه‌های سرمایه‌گذاری و جامعه محققین بتوانند بصورتی مولد و اثر بخش با یکدیگر ارتباط متقابل داشته باشند. شهرهای خلاق به زیرساخت‌های پیوند دهنده‌ای نیاز دارند تا از اکولوژی خلاقیت آنها پشتیبانی نمایند.

فلسفه شهر خلاق در واقع آنست که در هر شهر و منطقه‌ای همواره ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بالقوه‌ای بسیار بیشتر از آنچه ما تصور می‌کنیم وجود دارد که فقط نیازمند زیرساخت و فرصت‌های توسعه بیشتر توسط مسولین می‌باشد تا آنچه با عنوان تخیلات بلندپروازانه و دست نیافتنی در افکار و ذهن جامعه بومی در خصوص این فرصت‌ها می‌گذرد به بهترین نحو شکوفا شده و در واقع تخیلات کاربردی شوند.این فرصت‌ها می‌توانند زیربنایی برای تولید ثروت، رشد فرهنگی و اجتماعی، ارتقا منظر شهری، جذب سرمایه‌گذار و ایجاد امنیت بیشتر در شهر شوند.از نظر بروسويك فرايند توسعه‌ی خلاقانه يك فضاى شهرى وقتى اتفاق مى‌افتد كه افرادى در شكل‌گيرى آن اثر نقش داشته باشند كه مى‌خواهند از آن استفاده كنند. به اين ترتيب چون تفكر جارى و سارى افراد آن اجتماع را در طراحى دخالت مى‌دهيم، به نوعى از خلاقيت موجود در آن جامعه هم در اين طراحى استفاده مى‌كنيم. همچنین ﺷﻬﺮ ﺧﻠﺎق ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ زﻳﺮﺳﺎﺧﺖ‌ﻫﺎی ﺧﻠﺎق ﻧﻴﺰ دﺳﺘﺮسی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. زﻳﺮﺳﺎﺧﺖﻫﺎی ﺧﻠﺎق ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﻣﻮاردی ﭼﻮن ﺷﺒﻜﻪ راهﻫﺎ، ﻓﺎﺿﻼب، ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن و … ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﻠﻜﻪ،  ﺗﺮکیبی از ﺳﺨﺖاﻓﺰار و ﻧﺮم اﻓﺰار اﺳﺖ. ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎی ﺷﻬﺮ ﺧﻠﺎق ﺷﺎﻣﻞ ﻧﻴﺮوی ﻛﺎر ﻣﺎﻫﺮ و اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﻳﺮ، ﻣﺘﻔﻜﺮان ﭘﻮﻳﺎ، ﺧﺎﻟﻘﺎن آﺛﺎر و ﻣﺠﺮﻳﺎن میﺑﺎﺷﺪ.

شهر خلاق، دارای ويژگی فرهنگی است؛ يعنی شهری كه در مقايسه با ساير شهرها دارای نشانه ها، علائم و الگوهای خاصی می‌باشد؛ و به‌منظور جذب طبقه‌ی خلاق، از تمايز محلی و بومی خود استفاده كرده و آن را توسعه می‌دهد. از نظر لاندری، شهرهای موفق، متنوع‌ترين و انعطاف‌پذیرترین مكان‌ها هستند.

مهم‌ترين بسترهای ايجادكننده و ترغيب‌كننده‌ی شهر خلاق كه مربوط به چند دهه اخير می‌باشد و تا حد زيادی تحت تاثير جهانی شدن است را می‌توان در موارد زير برشمرد:

الف) تغيير پارادايمی از دولت – ملت به شهر

ب) تغيير ازحكومت به حكمروايی و نقش كانونی اجتماعات محلی

پ) جهانی – محلی شدن

ت) اهميت يافتن اقتصادهای فرهنگ پايه و دانش بنيان

پاﻳﻪ‌ﻫﺎی ﺷﻬﺮ ﺧلاق را میﺗﻮان شامل سه زﻣﻴﻨﻪ؛ اﻗﺘﺼﺎد، ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﻣﻜﺎن در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ. ﻣﺤﻴﻂﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻤﺎد ﺷﻬﺮی ﺑﺎ آزادیﻫﺎی تفریحی و فرهنگی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ میﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎبتوانند اﻓﺮاد ﺧﻠﺎق را ﺟﺬب و ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻨﺪ. اﻳﻦ ﻧﻴﺮوی ﻛﺎر در ﻋﻮض، ﺛﺮوت را در اﻗﺘﺼﺎد داﻧﺶ ﮔﺴﺘﺮش می‌دﻫﺪ. ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﺮای ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺛﺮوت، ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺤﻴﻂﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﻗﻮی بلحاظ فرهنگی با کمک ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ‌ﻫﺎی جذاب و کاربردی بسازند ﻛﻪ بتواند بین ﻣﻜﺎن، اﻗﺘﺼﺎد و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻳﻜﭙﺎرچگی اﻳﺠﺎد ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻈﺎم‌ﻫﺎی فرهنگی درك میﺷﻮﻧﺪ، ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﻴﺮاث اﻧﺴﺎنی و طبیعی ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻣﺤﺼﻮل ارزشﻫﺎ، ﻋﻘﺎﻳﺪ و ایده‌های ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺧﻮد می‌باشند.

ویژگی اصلی‌ای که در مناطق خلاق وجود دارد؛ ترکیب و ارتباط مستقیم ابعاد مختلف اقتصاد و فرهنگ در گونه‌ای از نظم منطقی انسانی است.

هويت هر شهر تجلی فرهنگ در محيط است. هويت و شخصيت شهر زمانی معنا پيدا می‌كند كه شاخص‌های خاص شـهر نمود يابند. شاخص‌هايی كه ريشه در مكان و زمان دارند و با سنت، عقايد، تفکرات و به طور كلی با احساس و فرهنگ آن جامعه پيوسته‌اند.

مکان تنها یک جا نیست، بلکه جایی خاص است و آنچه مکان را خاص می‌سازد، رویدادهایی هستند که در آن به وقوع می‌پیوندد و با ارزش‌های نهفته در جامعه بستر تلفیق می‌شوند. محیط فیزیکی پیرامون ما دربردارنده نشانه‌های ما و دیگران است و اشیا درون آن بخشی از جامعه هستند. در حقیقت از طریق اشیا موجود در محیط فیزیکی است که جامعه، خاطره را در ذهن خود ثبت کرده و آن را به تصویر ذهنی خویش بدل می‌کند و با آن ارتباط برقرار می‌کند. خاطرات و رویدادها همیشه در فضا تجلی می‌یابد. بنابراین در صورتی که این خاطرات و رویداها در فضایی اجتماعی قرار نگیرند و بنمایش گذاشته نشوند، با گذشت زمان از یاد خواهند رفت.

دکتر کامران ذکاوت استاد دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، با تاکید بر اینکه خاطرات جمعی شهر، موجب حفظ و قوام روح، مفهوم و هویت شهر است، می‌گوید: فضاهای شهری جهت تبدیل شدن به فضاهای خاطره انگیز باید از صفات ذیل برخوردار باشند:

– وجود فضاهای شهری «پیاده مدار» که فرصت حضور مردم و رویدادها را بسترسازی نمایند.

– فضاهای شهری «سرزنده» که وجود عملکرد و فعالیت و نیز حس مکان، مشوق حضور مردم و رخدادهای فرهنگی و اجتماعی باشد.

– فضاهای شهری «تجسم پذیر» که از کیفیت‌ها و جاذبه‌های بصری و سیمای شهری جهت ایجاد جاذبه برای حضور مردم برخوردار باشند.

واژه “خاطره” در لغت‌نامه دهخدا به صورت زیر تعریف شده است: دیده‌های گذشته یا شنیده‌های گذشته. اموری که بر شخص گذشته باشد و آثاری از آن در ذهن شخص مانده باشد. وقایع گذشته که شخص آن را دیده یا شنیده است. بر این اساس فضاهای خاطره‌انگیز، فضاهایی هستند که انسان قبلا آنها را تجربه کرده یا در مورد آنها از طریق تاریخ شفاهی پیش زمینه‌ای کسب کرده و با آنها آشنایی دارد. هرچه تعداد فضاهای آشنا در محیط زندگی بیشتر باشد، امکان برقراری ارتباط ساده‌تر و ملموس‌تر خواهد بود. یافتن فضاهای آشنا، باعث احساس امنیت و آرامش در افراد خواهد شد. در مقابل، تغییر و تبدیل یا از میان رفتن فضاهای آشنا ، حس گم گشتگی، بی‌ریشه بودن و از دست دادن بخشی اززندگی را در انسان بوجود خواهد آورد. مفهوم خاطره در فضاهای شهری با حس تعلق خاطر، اصالت و هویت همراه و مترادف می‌باشد. انباشت خاطره در هر شهر با سابقه‌ی سکونت در آن، پیشینه تاریخی شهر و رویدادهای اتفاق افتاده در بستر شهر ارتباط مستقیم دارد. به همین دلیل ساکنان شهرهای جدید به مکان زندگی خود تعلق خاطر کمتری دارند و هرچه این سه عنصر  در جامعه‌ای پررنگ‌تر باشند حس تعلق خاطر نیز بیشتر خواهد بود.

اگر بخواهیم فضاهای شهری را به فضاهای خاطره انگیز تبدیل کنیم، باید بکوشیم تا وجود فضاهای شهری پیاده‌مداری که فرصت حضور مردم و رویدادها را بسترسازی می‌کنند، افزایش دهیم و علاوه بر آن، فضاهای شهری “سرزنده” را که باعث ایجاد فعالیت و حس مکان که مشوق حضور مردم و رخدادهای فرهنگی و اجتماعی باشد را گسترش دهیم.

یکی از این فضاها می‌تواند مکان رویدادها باشد که علاوه بر ایحاد حس تعلق خاطر، بعلت نوستالژی بودن باعث حضور پررنگ مردم در فضاهای شهری، جذب گردشگر، انتقال ارزش‌های فرهنگی، ارتقا منزلت و نشاط اجتماعی جامعه بومی می‌شوند.

رویدادها به واسطه ایجاد تصویر ذهنی مثبت، تقویت تعاملات اجتماعی و مشارکت افراد، افزایش سلامت جسمی و روانی شهروندان و … اهمیت بسیاری را در کیفیت فضای شهری دارا می‌باشند، لذا در دهه‌های اخیر در کشورهای در حال توسعه با مد نظر قرار دادن ابعاد اجتماعی، فرهنگی و حس مکان در طراحی فضاهای شهری، مقوله‌ی رویدادپذیری فضا به یک اصل طراحی و کیفیتی واجد ارزش در عرصه‌های همگانی بدل شده است، به طوری که در پژوهش‌های صورت پذیرفته در این حوزه اغلب به رویدادها به عنوان یک محرک تأثیرگذار در زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، ارتباطی و … توجه شده است. همچنین وجود رویدادهای شهری مانند هنرهای مردمی و معرفی میراث ناملموس در سطح شهر، برپایی مراسم مذهبی، جشنواره‌ها، فستیوال‌ها و … در عرصه عمومی می‌تواند باعث تحریک یک یا چند حس شده و شهروندان را به سوی خود جذب نماید. هر چقدر یک رویداد از غنای حسی و ارتباطی بیشتری در فضای شهری بر خوردار باشد، بیشتر جلب توجه کرده و رابطه احساسی و ادراکی قویتری با شهروندان ایجاد خواهد کرد.

انسان پیام‌های حسی محیط را دریافت کرده و تصویری از آن در ذهن خود می‌سازد که همان خاطرات محیط است. هرچند که خاطره یک مفهوم انتزاعی و ذهنی بوده است اما امکان به‌تصویر کشیدن خاطره یک واقعیت کالبدی است البته با مفهومی فراتر از یک موقعیت یا خاستگاه مکان، که به عنوان ظرفی برای وقوع رویدادها به ذهن انسان در ثبت خاطرات یاری می‌رساند. یک خاطره به صورت واضح ما را مستقیما به یک مکان و یک زمان مشخص سوق می‌دهد. انسانها بعضا با حضور در مکانی که سایرین در آن حضور دارند به تجربه‌هایی دست می‌یابند که آنها را با تمام انسان‌هایی که در گذشته یا آینده چنین فرآیندی را تجربه می‌کنند پیوند م‌یدهد.

انسان در فضاهایی که تعاملات در آن اتفاق می‌افتد می‌تواند آن فضا را خاطره‌ساز لقب دهد. بنابراین به طور کلی فضاهای عمومی، فضاهایی خاطره انگیز هستند و باعث اشتراک انواع تجربیات و دانش‌ها بین استفاده کنندگان، می‌شوند. در واقع یکی از ویژگی‌های اماکن عمومی، خاطره‌سازی یا ایجاد خاطرات ملی برای شهروندان و مردم جامعه است؛ شاید ماندگارترین خاطرات آنهایی هستند که انسان در فضاهای فرهنگی برایش اتفاق می‌افتد و از این رو فضاهای فرهنگی فضاهای نمادینی هستند که در آنها خاطرات به شکل جمعی روی می‌دهند و هویت و تاریخ شهر توسط آن فضاها ایجاد می‌شود. از همین رو می‌توان اشاره‌ای داشت به فضاهای “منومنتال” یا یادمانی؛ فضاهایی که غالباً با هدف عملکرد فرهنگی هنری خلق و معمولًا تبدیل به نمادهای شهری می‌شوند.

خاطره جمعی خاطره وقایع و رویدادهای تجربه شده به وسیله فرد در چارچوبی اجتماعی و در تعاملی دوسویه میان فرد و گروه از طریق به یادآوردن افراد، اشیا، مکانها و تجربیات و با استفاده از سازوکارهای تداعی معانی است.  به عبارت دیگر» خاطره جمعی به معنای خاطرات مشترک میان  گروهها و جوامع است.

در این راستا لازم است که خاطرات مهم، رویدادها و اتفاق‌هایی که برای اکثر افراد جامعه بومی شناخته شده هستند بصورت مولاژ یا تابلو معرفی و همراه با مبلمان شهری متناسب در مکان‌های مختلف شهر به نمایش گذاشته شوند و در واقع با این اقدام شهر به یک موزه‌ی مکان رویداد تبدیل می‌شود. برای انتقال حس بهتر و درک بیشتر بهتر است این فضاها بصورت پیاده توسط گردشگر طی شده و مسیرها برای پیاده‌راه طراحی و مبلمان شوند. همچنین می‌توان از ظرفیت نور و صدا  برای انتقال بهتر حس فضا به بازدیدکننده، بهره جست.

ایجاد فضاهای خلاقانه در شهر در کنار افزایش اعتماد به نفس و تقویت حس تعلق‌خاطر شهروندان باعث؛ حفاطت از میراث فرهنگی ناملموس، جذب گردشگر، رونق و توسعه‌ی صنعت گردشگری، جذب سرمایه‌گذار، افزایش کیفیت طراحی فضاهای عمومی، تقویت فضاهای مکث برای بهبود ارتباطات و…. خواهد شد.

شهرستان خرمشهر بدلیل تعدد وجود مکان‌های خاطره انگیز قبل و زمان جنگ یک شهرموزه‌ی زنده هست و در صورتی‌که زیرساخت‌های مورد نیاز تعریف و احداث مکان رویدادها فراهم شود، پتانسیل تبدیل شدن به شهر خلاق، قطب گردشگری جنگ و مکان خاطرات آن را در جنوب کشور دارد. با انتخاب خرمشهر بعنوان شهر خلاق، سالانه تعداد کثیری از گردشگران داخلی و خارجی را بخود جذب می‌کند که این مساله علاوه بر رشد اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی شهر باعث ایجاد اشتغال پایدار برای تعداد زیادی از جوانان تحصیل کرده در این شهرستان و شهرستان‌های مجاور خواهد شد. در کنار خرمشهر شهرستان آبادان نیز میتواند با نمایش مکان رویدادهای نفت و خاطرات وابسته به آن نقش مهمی در جذب چندبرابری گردشگر به منطقه را اییفا نماید. علاوه بر این خاطرات و رویدادهایی که در حال حاضر فقط بصورت تاریخ شفاهی در سینه به سینه‌ی رزمندگان و مردم قدیم خرمشهر و آبادان وجود دارد بصورت مکان‌هایی جذاب نمایش داده می‌شوند و برای همیشه در تاریخ باقی خواهند ماند کمااینکه اگر این رزمندگان باقی‌مانده و مردم قدیمی شهر دارفانی را وداع گویند تمامی این تاریخ شفاهی بفراموشی سپرده می‌شود.

شبکه شهرهای خلاق یونسکو در سال ۲۰۰۴ و برای ترویج همکاری میان شهرهایی به راه افتاد که از خلاقیت به عنوان عاملی راهبردی برای پیشرفت پایدار شهری استفاده کرده بودند. ۲۴۷ شهری که این شبکه را تشکیل داده‌اند، برای رسیدن به هدف مشترکی با هم کار می‌کنند، که این هدف عبارت‌ست از: قرار دادن خلاقیت و صنایع فرهنگی در قلب برنامه‌های توسعه‌شان در سطح محلی و همکاری فعال در سطح بین‌المللی شهرهای خلاق یونسکو، پیشرفت پایدار شهری را با خلاقیت در سطح اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی افزایش می‌دهد.

تاکنون در بین ۲۴۷ شهر خلاق از کشورهای مختلف دنیا، پنج شهر اصفهان در بخش صنایع دستی و هنرهای مردمی، رشت در بخش خوراک شناسی، سنندج در بخش موسیقی، بندر عباس در بخش صنایع دستی و هنرهای مردمی و کرمانشاه در بخش خوراک از ایران به‌عنوان شهر خلاق در یونسکو بثبت رسیده‌اند.

منابع و یاری‌نامه‌ها:

پیربابایی، محمدتقی و همکاران. (۱۳۹۷)، پايش ساختار شهرها از منظر راهبرد شهر خلاق (مطالعه موردی: ۸ كلانشهر كشور)، نشريه برنامه ريزی توسعه كالبدی، سال سوم، شماره ۷.

پوراحمد، احمد و شماعی، علی. (۱۳۹۰)، بهسازی و نوسازی شـهری از ديدگاه علم جغرافيا، انشارات دانشگاه تهران.

پرتوی، پروین. (۱۳۸۹)، هنر تطبیقی و نسبت آن با مطالعات تطبیقی هنر، در دکتر بهمن نامور مطلق و منیژه کنگرانی، دانشهای تطبیقی: مجموعه مقالات فلسفه، اسطوره شناسی، هنر و ادبیات، انتشارات سخن.

ذکاوت،کامران، شهر، زندگی، زیبایی، ویژه نامه ی خاطره در شهر، نشریه ی داخلی سازمان زیباسازی شهر تهران)معاونت برنامه ریزی و توسعه دوره ی اول، شماره ی ۱، بهار ۱۳۹۱٫

فروشانی، فاطمه. (۱۳۹۴)، نوستالژی (حس خاطره انگیزی) در شکل گیری فضای مسکونی، کنفرانس بین المللی دستاوردهای نوین در عمران، معماری، محیط زیست و مدیریت شهری.

فولادی وندا، مهسا. (۱۳۹۳)، طراحی فرهنگسرا در شیراز با رویکرد خاطره سازی معماری زندیه. پایان نامه کارشناسی ارشد.

قربانی، رسول و همکاران. (۱۳۹۲)، ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺧﻠﺎق روﻳﻜﺮدی  فرهنگی در ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺷﻬﺮی، نشریه ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺸﻚ، ﺳﺎل ﺳﻮم ﺷﻤﺎره ﻳﺎزدﻫم.

عسگری، علی و نقیبی، پرستو (۱۳۹۴)، ضرورت و معیارهای ثبت و ایجاد خاطره ی جمعی در فضای باز شهری، همایش معماری پایدار و توسعه شهری.

محمدی، کمال و مجیدفر، فرزان. (۱۳۸۹)، دوران شهرهای خلاق، نشریه شهرداری ها، شماره ۱۰۰٫

موسوی، ميرنجف. (۱۳۹۳)، رتبه بندی محلات شهر سردشت از نظر حركت به سوی خلاقيت با تأكيد بر تحقق شهر خلاق بـا استفاده از تاپسيس و ای ان پی، نشریه جغرافيا و آمايش شهری، شماره ۱۰٫

AuthentiCity.(2008).”Creative City Planning Framework A Supporting Document to the Agenda for Prosperity: Prospectus for a Great City” Prepared for the City of 2008, Toronto.

Cotter, L.(2008). Urban Community Development Inspired by Culture: The Potential of Creative Cities, Conference of Urban Community Development Inspired by Culture: The Potential of Creative Cities. July 29 August 7.2008. Published by The Japan Foundation.

FLORIDA R. L. and Kenney M. (1988) Venture capital, high technology and regional development, Reg. Studies 22.

Gutierrez, E, M. (2012), Memories without a place, Black – well Publishing, 19-31.

Halbwachs, Maurice. (1992), On Collective Memory,  Edited, translated, and with an Introduction by Lewis A. Coser, the University of Chicago Press.

Hall, Tim and Robertson. Iain )2001(, Public art and urban regeneration, adocacy, claims and critical debates, Landscape Research .26.

Hospers, G, J & Dalm, R. V. (2005). How to create a creative city. The viewpoints of Richard  Florida and Jane Jacobs. Foresight, 7(4).

Lewicka, M. (2008), Place Attachment, place Identity, and place memory Restoring the forgotten city past, Journal of Environmen Psychology, 28.

Landry,Ch. (2006), Lineages of the creative city, Research Journal for  Creative  Cities, Vol.1,no 1, March ,2006.

Mommas, H. (2004). Cultural cluster and the post industrial city: Towards the remapping of urban cultural policy. Urban Studies 41.

Moldoveanu, Maria & Ioan-Franc, Valeriu. (2016).” creative cities- a model of sustainable city planning, Economic Dynamics and sustainable development-resources,” factors, structures and policies, peter lang Academic Research, vol.2.

Vanova, Anna. & Miskovicova, Andrea. (2014). ”what makes the city creative- comparison of creative cities and local socio-economic development’s factors”, ۵th central European conference in regional science-CERS.

UNESCOو (۲۰۰۷), “Creative Cities Network”.

copyright2024 Khorramshahr Chamber Of Commerce, Industries, Mines and Agriculture

کمک نیاز دارید? چت از طریق واتساپ