نگارندگان: نصرالله مولائی – سیاوش مولائی
دستیابی به توسعه در هر سطحی و با هر هدفی که باشد نیازمند برنامه ریزي اصولی، کارآمد و اجراي دقیق آن است. این مهم در گرو شناخت جامع و آگاهی دقیق از امکانات، فرصتها، توانها و محدودیتهایی است که در رسیدن به وضع مطلوب با آن مواجه هستیم.
از این رو مقاله حاضر نخست با هدف تبیین علمی نابرابريهاي بین شهرستانی در زمینه شاخصهاي عمده بخش کشاورزي در استان خوزستان و سطحبندي هر کدام از آنها صورت گرفته است و سپس با شناسایی مناطق محروم از نظر توسعه کشاورزي، در پی آن است که بستري مناسب براي برنامه ریزي توسعه کشاورزي در سطح منطقه فراهم آورد.
عدم تعادل بین رشد جمعیت و تولیدات کشاورزي، کشورهاي در حال توسعه را با چالشی جدي رو به رو ساخته و فشار روز افزون جمعیت و محدودیتهاي ذخیره غذایی توجه جهانی را به تحقیق درباره محیط، غذا و تغذیه جلب کرده است. کشاورزي پایدار در قالب نظام یکپارچه تولیدات دامی و گیاهی میتواند نیازهاي اساسی انسان ها را برآورده سازد.
اهمیت و ضرورت بررسی حاضر از آنجا بیش از پیش نمایان میشود که بر طبق آخرین گزارش رسمی مرکز آمـار ایران در مورد سطح زیر کشت محصولات کشاورزي، حدود ۸۶ درصد از زمینهاي زیر کشت آبی، ۸۵ درصد زمین هاي زیر کشت دیم و ۷۸ درصد باغ و قلمستانهاي موجود به بهرهبرداري روستایی تعلق دارد.
به عبارتی، بیش از ۸۷ درصد منابع تأمین امنیت غذایی در مناطق روستایی جاي دارد.
بنابراین بستر فعالیتهاي کشاورزي یک محیط و فضاي جغرافیایی به نام فضاي روستایی میباشد و این دو مکمل هم و غیرقابل انفکاك از یکدیگر هستند؛ به گونه اي که میتوان تحلیل مکانی توسعه کشاورزي در تحلیل ها و برنامه ریزی های کشاورزي را محور توسعه روستایی کشور قلمداد کرد.
از این رو توجه به بخش کشاورزي و توسعه آن، در استان خوزستان که به عنوان یکی از قطب کشاورزي کشور شناخته شده میتواند مانع از بروز مهاجرت هاي روستایی و شکافهاي منطقها ي شود و زمینه ساز رشد، ثبات و تداوم توسعه ملی گردد.
به کمک مدل موریس، میزان توسعه یافتگی شهرستانهاي استان خوزستان محاسبه شده است.
بررسی ها نشان میدهد که ضریب توسعه یافتگی شهرستانها از حداقل ۸۷٫۱۴ تا حداکثر ۵۴٫۵۳ در نوسان میباشد. در بین مناطق، شهرستان باغملک با ۵۴٫۵۳ بالاترین و شهرستان آبادان با ۸۷٫۱۴ پایین ترین ضریب توسعه یافتگی را داشته است. بر اساس ضرایب محاسبه شده، شهرستانهاي استان خوزستان به پنج سطح بسیار برخوردار، برخوردار، تا حدودي برخوردار، محروم و بسیار محروم طبقه بندي شده است که شهرستان باغملک در زمره مناطق بسیار برخوردار، شهرستان هاي دزفول، بندرماهشهر، شوش، اندیمشک جز شهرستانهاي برخوردار، شهرستانهاي بهبهان، ایذه، دشت آزادگان، امیدیه، اهواز، شوشتر، رامهرمز، لالی و مسجدسلیمان در سطح تا حدودي برخوردار، شهرستانهاي هندیجان، خرمشهر و شادگان جز شهرستانهاي محروم و شهرستان آبادان جز شهرستانهاي بسیار محروم به شمار میرود.
گام نخست در زمینه کاهش نابرابري هاي منطقه اي باید با مطالعه وضع موجود و بیان شفاف و علمی میزان و نوع نابرابريهاي منطقهاي برداشته شود. به طور کلی نتایج به دست آمده از هر دو روش در این پژوهش تقریبا یکسان بوده و شهرستان باغملک به عنوان برخوردارترین شهرستان در هر دو روش در رتبه اول قرار گرفته که این برتري به دلیل شرایط مناسب آب و هوایی، خاك حاصلخیز، بالا بودن جمعیت بهره بردار کشاورز و استفاده مناسب از مکانیزاسیون بوده است.
شهرستان آبادان از لحاظ سطح برخورداري در رتبه آخر (هیجدهم) قرار گرفته است که این ناشی شرایط نامناسب اقلیمی، پایین بودن جمعیت بهره بردار کشاورز، خاك نامناسب، عدم استفاده از مکانیزاسیون میباشد.
از دیگر نتایج به دست آمده این است که در بین شهرستانهاي مختلف استان به لحاظ برخورداري از شاخصهاي مهم
کشاورزي، اختلاف بسیار بالایی مشاهده میگردد به گونه اي که پایینترین درصد برخورداري با استفاده از روشهاي شاخص مرکزیت و موریس به ترتیب ۶۹٫۶۵ و ۸۷٫۱۴ مربوط به شهرستان آبادان بوده و بالاترین درصد برخورداري به ترتیب ۲۶۸ و ۵۳٫۵۴ مربوط به شهرستان باغملک میباشد.
محاسبه درصد برخورداري نشان داد که اختلاف برخوردارترین شهرستان (باغملک) نسبت به محرومترین شهرستان (آبادان) تقریباً چهار برابر بوده که نشان دهنده شکاف و نابرابري بین شهرستانهاي مختلف از لحاظ برخورداري از شاخصهاي مهم کشاورزي میباشد. براي بهتر نشان دادن اختلاف بین شهرستانها از لحاظ شاخصهاي کشاورزي، هر یک از شهرستانها به تفکیک شاخصهاي به کار گرفته شده با استفاده از هر دو مدل (شاخص مرکزیت و ضریب ناموزون موریس) مورد سنجش قرار گرفته است و رتبه و جایگاه هر یک از شهرستانها به تفکیک شاخصها مشخص گردید.
بر این اساس نتایج موید این واقعیت است که به لحاظ شاخص سواد در مدل موریس، رتبه اول مربوط به بهبهان و رتبه آخر متعلق به اهواز بوده است و در مدل شاخص مرکزیت، رتبه اول متعلق به باغملک بوده و اهواز در رتبه آخر قرار داشته است.
در این مدل شهرستان بهبهان در رتبه دوم قرار گرفته است. به لحاظ وسعت اراضی، در هر دو مدل شهرستان بندر ماهشهر در رتبه اول و شهرستان آبادان در رتبه آخر قرار گرفته است.
از حیث دامداري و دامپروري، در هر دو مدل رتبه اول مربوط به شهرستان اندیمشک و رتبه آخر متعلق به شهرستا ن آبادان بوده است.
از نظر عملکرد محصولات کشاورزي، در مدل موریس رتبه اول متعلق به شهرستان ایذه و رتبه آخر مربوط به امیدیه میباشد. در مدل شاخص مرکزیت شهرستان بندر ماهشهر رتبه اول و شهرستان امیدیه رتبه آخر را داشته، در این مدل شهرستان ایذه در رتبه دوم قرار گرفته است.
به لحاظ مکانیزاسیون، در هر دو مدل شهرستان باغملک در رتبه اول و شهرستان آبادان در رتبه آخر قرار گرفته است.
از حیث شاخص پشتیبانی، در مدل موریس رتبه اول مربوط به شهرستان دزفول و رتبه آخر متعلق به شهرستان هندیجان میباشد در حالی که در مدل شاخص مرکزیت شهرستان امیدیه رتبه اول و شهرستان هندیجان رتبه آخر را داشته، در این مدل شهرستان دزفول در رتبه دوم قرار گرفته است.
در نهایت میتوان اذعان داشت شهرستان باغملک در سطح بسیار برخوردار، شهرستانهاي دزفول، بندر ماهشهر، شوش و اندیمشک در سطح برخوردار، شهرستانهاي ایذه، لالی، امیدیه، بهبهان، اهواز، مسجدسلیمان، دشت آزادگان، رامهرمز و شوشتر در سطح تا حدودي برخوردار، شهرستانهاي شادگان، هندیجان و خرمشـهر در سطح محروم و شهرستان آبادان در سطح محروم به لحاظ توسعه شاخص هاي کشاورزي میباشد.
با عنایت به این موضوع که اغلب جمعیت کشاورز کشور در مناطق روستایی به سر میبرند، توجه به توسعه کشاورزي از سویی نوعی راهبرد و هدف اولیه براي توسعه روستایی محسوب میشود و میتواند از بروز بسیاري از مشکلات از جمله مهاجرت هاي روستایی به ویژه در مناطق محروم از نظر توسعه کشاورزي جلوگیري کند و از سوي دیگر توجه به مناطق محروم و اولویت قرار دادن آنها در برنامه ریزي هاي توسعه کشاورزي، میتواند سبب پویایی کشاورزي در این مناطق شده و نهایتاً زمینه ساز رشد همراه با برابري و ثبات و تداوم توسعه ملی گردد.
از آنجا که با توجه به نتایج به دست آمده از هر دو مدل (موریس و شاخص مرکزیت) اختلاف زیادي بین شهرستانها از لحاظ برخورداري از شاخصهاي کشاورزي وجود دارد، در مواردي که ناشی از شرایط طبیعی نباشد مسئولین هر شهرستان میتوانند در راه مدیریت و تخصیص منابع، همت بیشتري به خرج دهند و از بار سنگین محرومیت مناطق قدري بکاهند.
با توجه به نتایج به دست آمده شهرستانهاي، خرمشهر، شادگان، هندیجان و آبادان در وضعیتی محروم و بسیار محروم قرار دارند و بایستی در اولویت برنامه ریزي قرار گیرند.
جا دارد که دولت در راستاي سیاست هاي عدالت محوري خود و رفع محرومیت زدایی به این مناطق رسیدگی بیشتري داشته باشد و با کشف استعدادهاي ذاتی و نهفته هر منطقه به گسترش تخصص گرایی در تولید فراورده هاي مختلف کشاورزي اعم از زارعی، دامی، جنگلی و شیلاتی بپردازد.